دنبال کننده ها

۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

اشك من باز...

انگشتم را كه بلند مي كنم


ماه شب قبل از مهتاب

مي آيد آرام

مي نشيند بر روي آن

تصوير تو درون قاب دور سياه روي ديوار

انگار مي زند لبخند

اشك من

باز

مي دهد تاب از دست